با دستان خالی، با کدام قسمت مشت ضربه بزنیم؟
آیا دوست دارید که بحثی را میان دو ورزشکار هنرهای رزمی راه بیندازید؟ خب کافیست از آنها بپرسید که باید با کدام قسمت مشت به حریف ضربه زد؟
در این بحث دو مورد مهم مطرح میشود: یکی ضربه زدن با حداکثر قدرت و دیگری به حداقل رساندن خطر شکستن دست هنگام ضربه زدن به یک قسمت سخت و استخوانی بدن حریف است. من خاص این موضوع یک ویدئو تهیه کردهام، پس آن را تماشا و بعد به ادامه مطلب که در آن توضیحات اضافه را دادهام توجه کنید…
اول از همه، چند اصل برای جلوگیری از شکستن دستتان
جنگیدن ذاتاً خطرناک است و یکی از آن خطرات، آسیب رسیدن به مشتتان است هنگامی که ضربه شما به سر، آرنج، لگن یا هر قسمت استخوانی دیگری از بدن حریفتان وارد شود. بهترین راه دفاع در برابر شکستگی استخوانها مشتتان این است که مشتتان را واقعاً محکم بگیرید. اینجا میتوانید مقاله آموزشی من درمورد دو تا از بهترین روشهای گرفتن یک مشت قوی را مشاهده کنید.
دوم، حواستان به جایی که هدف گرفتهاید باشد
ضربه زدن به بدن کار نسبتاً ایمنی است به خصوص اگر کشاله ران، کبد، شکم یا قفسه سینه طرف مقابل را هدف بگیرید اما در حین مبارزه، اینکه ناخودآگاه سر حریف را هدف بگیرد و به سمت آن مشت بزنید، غریزی است. پس اگر واقعاً تلاش کردید که مشتی به سر حریفتان بزنید، حواستان باشد که قسمت پیشانی، بالای چشمان و کلا قسمت بالای سر او را هدف نگیرید چون این مناطق از استخوانهای نسبتاً محکمی برخوردار هستند و جزو محکمترین بخشهای جمجمه محسوب میشوند. به جای هدف گرفتن این بخشها، به بینی، چانه، فک، شقیقه یا حتی طرفین گردن (اکثر این نقاط باید برای کسانی که مقاله و ویدئوی آموزشی ما درباره ضربه فنی کردن یک شخص را دیدهاند، آشنا باشد) ضربه وارد کنید.
پس تا اینجا ما مطمئن شدیم که مشتتان محکم است، قسمتی که میخواهید به آن ضربه بزنید را درست انتخاب کردهاید و حالا آماده ضربه زدن به سر حریف هستید. اما این هم هنوز پاسخ سؤال ما را در مورد اینکه با کدامیک از استخوان مشتمان باید به صورت حریف ضربه بزنیم را نداده است.
مشت با دو بند استخوان بزرگ یا سه بند استخوان کوچکتر؟
دو گزینه اصلی شما در تصویر زیر قرار گرفتهاند: شما یا میتوانید با دو استخوان دو انگشت بزرگتر مشتتان، استخوانهای قسمت پایین انگشت وسط و انگشت اشاره صورت حریف را هدف بگیرید یا با استخوان سه انگشت کوچکتر یعنی استخوان انگشت وسط، انگشت حلقه و انگشت کوچک به سر او ضربه بزنید.
در کاراته سنتی که در آن زمان زیادی صرف زدن مشتهای سخت به اشیایی مانند ماکیوارا (تختهای مجهز به بالشتک) و کیسههای شن میشود، معمولاً گرایش به تأکید بر ضربه زدن با استخوانهای دو انگشت بزرگتر است و در این مورد من هم قطعاً طرف کاراتهایها هستم. من در روزهای مبارزهام به هزاران شی سخت ضربه زدهام – شاید بیشتر از آنچه که برایشان خوب بوده باشد – و همیشه هم به این نتیجه رسیدهایم که بهتر است از استخوانهای این دو انگشت بزرگ استفاده کنم. استخوانهای این دو انگشت بزرگتر هستند و اگر هنگام اصابت مشت با مچ دست در یک خط قرار داشته باشند، احتمال شکستنشان به مراتب کمتر میشود.
در طرف مقابل بوکسورها و همچنین ورزشکاران رشته کونگفوی وینگچون میگویند که شما باید با استخوانهای سه انگشت کوچکتر ضربه وارد کنید. آنها معتقدند که خط قدرت مشت به این شیوه بهتر جهت میگیرد و نیرویی که با این سه انگشت وارد میشود بیشتر از نیروی مشت با دو انگشت بزرگ است. با این حال دیگر به ندرت پیش میآید که بوکسورها بدون دستکش به سر افراد ضربه بزنند، ضمن اینکه مشتهای کونگفوی وینگچون هم آنقدرها قدرتمند نیستند (از زمانی که آنها به سبک دیگر هنرهای رزمی دیگر به سمت استفاده از تکنیکهای چرخش بدن نمیروند). بنابراین به عقیده من به همین دلیل است که آنها ضربه زدن با استخوانهای سه انگشت ضعیفتر را انتخاب میکنند.
همچنین شما باید این را هم در نظر داشته باشید که وقتی ضربهتان درست به هدف برخورد نمیکند چه اتفاقی رخ میدهد.
اگر شما با دو استخوان بزرگتر مشتتان ضربه بزنید و ضربهتان به یک ضربه زاویهدار و نه مستقیم تبدیل شود، آن وقت باز روی مهره استخوان بزرگ انگشت اشارهتان فشار وارد میشود. چنین اتفاقی شاید دردناک باشد اما منجر به شکستن دستتان نخواهد شد. بالعکس، اگر شما با سه انگشت کوچکتر ضربه بزنید و ضربهتان مستقیماً به هدف نخورد، آن وقت احتمال دارد که فقط استخوان انگشت کوچک یا استخوان انگشت حلقهتان با بدن حریف تماس پیدا کند. استخوانهای این دو انگشت ظریفتر هستند و به این ترتیب احتمال شکستن استخوان متاکارپال دستتان از سقف هم بالاتر میرود. اینجا کمی از تجاربم را در اختیارتان میگذارم. من قبلا این کار را کردهام و فکر میکنم که این توصیه کاملاً سازنده باشد.
دفعه بعدی که شخصی را با دست گچ گرفته یا آتل بندی شده دیدید سعی کنید با او گپی دوستانه را آغاز کنید. از او بپرسید که چطور شد دستش شکست. حداقل نیمی از این افراد با شما صحبت میکنند و خواهند گفت که در یک مبارزه با شخصی دیگر دستشان را شکستهاند. بعد از آنها بپرسید که دقیقاً کدام استخوانهای مشتشان شکسته است؟ در اکثر موارد، پاسخ رایجی که میشنوید این است که انگشت حلقه یا انگشت کوچکشان شکسته است.
ترجیح شخصی من قطعاً این است که با استخوانهای دو انگشت بزرگترم مشت بزنم اما ورزشکاران هنرهای رزمی آنقدر به سنتهای رشتهشان پایبند هستند که من فکر نمیکنم با بحث کردن درباره این موضوع با آنها در این روزها به جایی برسید.
و اما اگر با کف دستتان ضربه بزنید چه میشود؟
برخی افراد میگویند که شما اصلاً نباید این کار را بکنید (مشت زدن) و فقط و فقط باید با دست باز باید ضربه زد. ضربه زدن با کف دست یکی از آن چیزهایی است که به صورت تئوری زیباست اما مدارک زیادی برای اثبات کارآمد بودن این تئوری وجود ندارد. اگر شما صد تا مبارزه خیابانی را تماشا کنید، شاهد رد و بدل شدن ۹۹ یا ۱۰۰ مشت خواهید بود و کمتر پیش میآید ببینید که کسی با کف دستش مشت میزند، پس ضربه زدن با مشت در انسان یک خصلت غریزی است. و البته بله… شما میتوانید نمونههایی از رد و بدل شدن ضربات با دستهای باز در هنرهای رزمی مختلط (باس روتن، نیک دیاز، ایگور ووچانچین و غیره) را ببینید اما تقریباً در تمامی آنها این ضربات همیشه دایرهوار هستند. آنها تقریباً هرگز به صورت مستقیم با کف دست ضربه نمیزنند و این همان چیزی است که در آموزش پرشمار تکنیکهای دفاع شخصی توصیه شده است. همچنین باید به این موضوع هم توجه کرد که گزینه سیلی زدن هرگز تنها سلاح این افراد نبوده است. حتی اگر این کار طبق قوانین و مقررات مجاز بود، در آن صورت تمام آنها باز هم به سر حریفشان مشت میزدند به خصوص وقتی که میخواهند کار حریفانشان را یکسره کنند.
بد نیست بدانید که مربی اولین کلاس دفاع شخصی که در آن شرکت کردم، هفتهها وقتش را برای صحبت درباره میزان اهمیت ضربه زدن با کف دست به جای مشت، صرف کرد. او صدها بار ما را مجبور کرد که ضربه زدن با کف دست را تمرین کنیم. بعدها، یک روز که خودش در یک کافه وارد یک دعوا شد، تمام ضربات با کف دست را فراموش کرد و به طرف مقابلش مشت زد و کار او را با همان مشت ساخت اما در پایان مبارزه استخوانهای مشتش شدیداً کبود شده بودند.
تبلیغات گسترده برخی افراد درباره ضربات با کف دست که تقریباً هرگز در هیچ مبارزهای واقعی با دستان خالی کاربرد ندارد، خندهدار است. به جز زمانی که دارید روی زمین غلت میخورید و سیلیهای سبکی را به صورت حریفتان میزنید، دیگر تقریباً بسیار نادر است که ببینید کسی با مشتهای باز با شخصی دیگر میجنگد. من فکر میکنم یکی از دلایلش این باشد که برد ضربات کف دست کوتاهتر میشود: چشم پوشی از برد ۳، ۴ اینچی اضافهای که مشتهای گره کرده به شما میدهد واقعاً سخت است آن هم وقتی که حریفتان دارد تلاش میکند ضربهای ناگهانی به بینی شما بزند.
پس تا زمانی که بخش زیادی از وقتتان را صرف زدن ضربات کف دست نکردهاید و مبارزه عملی با آنها را تجربه نکردهاید، احتمالاً باید به روند استفاده از مشت در دفاع شخصی ادامه دهید.
در شرایطی که شاید خیلی پیش نیاید که استفاده از یک تکنیک دفاعی شخصی – چه ضربات کف دست باشد،چه ضربات هوک چرخشی پرشی یا ضربات زانو – را به صورت واقعی تجربه کنید، کاملاً منطقی است که فکر کنید یک تکنیک به شیوهای جادویی در یک مبارزه واقعی به کارتان میآید. پس خیلی آرام پیش بروید و با سیلی زدن و دیگر تکنیکهایتان شروع کنید اما زمانی که اوضاع خطرناک شد و به دردسر افتادید دیگر باید دست از این مدل مبارزه بردارید و احتمالاً دیگر وقتش شده که یک مشت را به سمت حریفتان حواله کنید و از آنجایی که استفاده از مشتها تقریباً غیرقابل اجتناب هستند، خیلی مهم است که بدانید در زدن مشتهایتان چقدر باید دقیق باشید و اینکه با کدام بخش از مشتتان و به کدام قسمت حریف ضربه بزنید که بیشترین نتیجه را بگیرید.
آکادمی هنرهای رزمی زوزه
آموزش دفاع شخصی – ضربات استاندارد
نظرات کاربران