اصطلاحات تخصصی بوکس

راهنمای اصطلاحات و تکنیک های بوکس + تصویر

بوکس که  ورزش مورد علاقه بسیاری از افراد مشهور و متخصصان تناسب اندام است، به سرعت در حال تبدیل به یک ورزش محبوب برای تمامی علاقه مندان به ورزش می باشد.با این حال چرخیدن دور یک کیسه سخت(کیسه بوکس)و مشت زدن به آن ، سایه زنی و تمرینات هوازی ترکیبی با هنرهای رزمی مفاهیم جدیدی نیستند، بلکه فعالیت‌های هوازی شدیدی هستند که از سال ۱۶۸۱ وجود داشته‌اند.اگر چه ممکن است مثل یک حرفه ای نتوانید مثل پروانه شناور باشید یا در رینگ سریع و موثر باشید ولی می توانید اصطلاحات مربوط به بوکس را یاد بگیرید و تکنیک های این ورزش را در برنامه ورزشی خود جای دهید تا از مزایایی مثل کالری سوزی موثر ،رهایی از استرس و اضطراب و البته سرگرمی بهره مند شوید.

اگر این موضوع که باید حتما از دستورالعمل ها پیروی کنید ، باعث ترس شما می شود ، توصیه ما به شما تازه کاران این است که نفسی عمیق بکشید ، از مقایسه خود با دیگران دست بردارید و خود را در حالت “من آماده ام” قرار دهید. بسیاری از افرادی که برای اولین بار شروع به کار می کنند، مردد هستند، زیرا وقتی در یک مهارت به اندازه کافی به خودشان اطمینان ندارند، بلافاصله فرض می کنند که همه می دانند چطور باید این مهارت را انجام دهند و فکر می کنند همه از آن ها بهتر هستند.اما بوکس ورزشی است که باعث می شود اطمینان به مهارت های خود را شروع کنید و حتی با یک درس از آن، شما شروع به ساختن پایه دانش و توسعه مجموعه مهارت های خود می کنید.

با این راهنمای سریع در مورد رایج ترین اصطلاحات بوکس شروع کنید.

جب (Jab):

اولین حرکتی که معمولاً در بوکس یاد می گیرید، ضربه(jab)  پاور شاتاست. راکی اسنایدر، بنیانگذار و مدیر عامل Rocky’s PFT, Inc.، شرکتی که بوکس را به مبتلایان به بیماری پارکینسون آموزش می دهد، می گوید هدف این ضربات این است که حریف را از نزدیک شدن به شما باز دارد.برای انجام این حرکت باید دست های خود را مشت و نزدیک صورت خود نگه دارید و سپس با دست غیر تخصصی خود ضربه را هدایت کنید.(این ضربه به دلیل اینکه افراد عمدتا راست دست هستند،به چپ مستقیم هم شهرت دارد.) باسن باید بین پاها باشد، زانوها کمی خم شده و پاشنه پا بلند شده باشد. پای جلوی شما باید کمی زاویه داشته باشد و به طرف حریف (تخیلی یا واقعی) اشاره کند و پای عقب شما در زاویه ۴۵ درجه باشد.سپس باید دست خود را به سمت جلو امتداد دهید و همراه با بیرون دادن سریع نفس خود ،مشت بزنید.

ضربه ی جب در بوکس

کراس(cross)

با استفاده از دست موافق می توانید انرژی بیشتری پشت ضربه خود بگذارید . از ضربه کراس می توان به عنوان همتای ضربه jab  استفاده کرد.با استفاده از دست عقب تر (دست موافق ) چانه حریف را هدف بگیرید و با حرکتی سریع مشت بزنید.شانه عقب تر به جلو کشیده می شود .در همین زمان دست جلو به عقب بر می گردد و روی صورت قرار می گیرد. با انجام حرکت کراس، نیم تنه و باسن در خلاف جهت عقربه های ساعت می چرخند. وزن از پای عقب به جلو منتقل می شود و در نتیجه پاشنه عقب به سمت بیرون می چرخد.

هوک(Hook)

اگر می خواهید یک نفر را با یک ضربه زمین بزنید ، هوک می تواند این کار را انجام دهد. هوک به عنوان یکی از قوی تر ضربات شناخته می شود و می توان این ضربه  را با هر دو بازو وارد کرد. از ان جایی که ترکیب ضربات بسیاری از تازه کاران به شکل jab  ، کراس ، هوک است ، بنابراین از دست غیر تخصصی خود برای وارد کردن ضربه هوک استفاده می کنند.برای وارد کردن این ضربه وزن خود را روی پای هدایت کننده بیاندازید تا بتوانید بچرخید و از طریق باسن و بالا تنه خود انرژی تولید کنید. مشت خود را به صورت افقی به سمت حریف بچرخانید و برای افزایش اثر ضربه بچرخید.

آپرکات (upper cut)

به دنبال ضربه ی هوک ، آپرکات استفاده می شود. آپرکات یکی دیگر از ضربات شدید است که برای دفاع شخصی استفاده می شود.هنگامی که بازوی شما با زاویه ی روبه بالا به سمت حریف حرکت می کند ، صرف نظر از اینکه حریفتان هوا ، بالشت یا کیسه بوکس است، باید بدنتان را مانند ضربه هوک یا کراس حرکت دهید. هنگام وارد کردن این ضربه  شانه‌ها، باسن، ساق پاها و پاهای شما باید به یک شکل بچرخند. به عقب خم نشوید ، روی پاهای خود نپرید و ثابت بمانید.

داک(Duck)

فرض کنید دوستتان به شما هشدار می دهد که چیزی دارد روی سرتان می افتد، در این موقعیت چگونه حرکت می کنید؟ حرکت داک هم بسیار شبیه به این نوع حرکت کردن است . و همینطور که به نظر می رسد ، حرکتی دفاعی است برای جلوگیری از برخورد مشت های حریف.حتی اگر واقعا مبارزه نمی کنید ، همچنان تمرین این حرکت برای دور شدن از معرض خطر ضروری است . اگر این قدر به بوکس علاقه مند شدید که خواستید واقعا مبارزه کنید ، آن موقع تسلط روی این حرکت بسیار کارآمد خواهد بود .در انجام این حرکت سر باید به طرفین و زیر مشت هایی که به سمت شما می آیند حرکت کند . با رسیدن مشت حریف، پاها را به سرعت خم کنید. در همان زمان، بدن خود را کمی به راست یا چپ بچرخانید.

شوشاین (Shoeshine)

در هر فیلمی که تا کنون درباره بوکس دیده اید، از راکی گرفته تا million dollar baby  احتمالا شاهد این حرکت بوده اید.این حرکت شامل تعدادی مشت است که با سرعت زیاد در فاصله نزدیک زده می شوند . در این حرکت سرعت حرف اول را می زند. کلید داشتن دستانی سریع ، پاهای سریع است . پاهای خود را مانند زمانی که طناب می زنید در حرکت نگه دارید تا دستانتان بتوانند سرعت خود را در سطح بالایی حفظ کنند.

بوکس ترکیبی از تکنیک و تمرکز روی فرم است . با این که این ورزش شامل چیزی بسیار بیشتر این ۶ حرکت و ضربه مشت است ، ولی این راهنمای سریع به افراد مبتدی کمک می کند تا حالت مبارزه را پیدا کنند.

فرهنگ لغت بوکس

ورزش بوکس زبان مخصوص به خودش را دارد و پر از اصطلاحات و لغات است . بعضی از اصطلاحات این رشته ورزشی راه خود را به دایره  لغات مورد استفاده در زبان روزمره باز کرده اند و بخشی از آن شده اند . واژه نامه ما را مرور کنید تا ببینید چه تعداد از کلمات و عبارات را می شناسید و استفاده می کنید.

Accidental Butt (ضربه سر تصادفی): Accidental Butt زمانی اتفاق می افتد که سر دو مبارز به هم برخورد کند و داور تشخیص دهد که هیچکدام از مبارزان عمدا به دیگری ضربه نزده است. به طور معمول به هر دو مبارز هشدار داده می شود که مراقب باشند، اما هیچ مبارزی جریمه نمی شود.

Alphabet Groups (گروه های الفبایی): این یک اصطلاح منفی است که برای توصیف نهادهای متعدد تحریم کننده بوکس استفاده می شود مثل WBC, WBA, WBO و غیره.

Amateur Boxing (مسابقات بوکس آماتور): مسابقات بوکس رقابتی که در آن هیچ یک از شرکت‌کنندگان پولی دریافت نمی‌کنند و بیشتر مبارزان شرکت کننده در آن تازه شروع به یادگیری هنر خود کرده اند.

Apron (حاشیه رینگ): قسمتی از کف رینگ بوکس که خارج از طناب های رینگ امتداد یافته است.

Backpedal: عقب نشینی یا حرکت به سمت عقب به منظور دور شدن از حریف و جلوگیری از حمله او ، در حالی که هنوز با او رو در رو هستید (صورت شما به سمت یکدیگر است و کسی به دیگری پشت نکرده است).

Be First: وقتی که مربی به شما می گوید Be First ، از شما می خواهد مشت خود را قبل از حریف پرتاب کنید. به عبارت دیگر از شما می خواهد که بیشتر پرخاشگر باشید.

Bell(زنگ): نوعی ناقوس یا زنگ کوچک که با استفاده از آن شروع و پایان هر راند را علامت می دهند.

Below the Belt (پایین کمربند): مشتی که به زیر قسمت مربوط به خط کمربند بوکسور زده می شود.

Bleeder (خونریزی دهنده): لقبی است برای بوکسوری که به آسانی دچار جراحت می شود.

Blow-by-Blow (جزء به جزء): شرح مفصل و با جزئیات از اتفاقات داخل رینگ که توسط پخش کننده های مسابقات انجام می شود.

Bob and Weave: حرکات پهلو به پهلو و چرخشی که به عنوان دفاعی برای جلوگیری از ضربات استفاده می شود. جو فریزر ، بوکسور سنگین وزن ، از جمله کسانی است که از این حرکت در حد کمال استفاده می کرد.

Body Work (کار روی بدن حریف): یک روش حمله تهاجمی است که قسمت وسط بدن حریف را هدف قرار می دهد و هدف  آن خسته کردن حریف یا ایجاد حالتی است که تنفس وی برای مدت کوتاهی به هم بریزد.

Bolo Punch: معمولا از آن برای پرت کردن حواس حریف استفاده می شود و ضربه ای است که به صورت حرکت دایره پرتاب می شود و ترکیبی از آپرکات و هوک است. “Bolo” در زبان فیلیپینی به معنای قمه است.طبق گزارش ها، ماکاریو فلورس اولین مبارزی بود که ازاین ضربه استفاده کرد، اما این ضربه محبوبیت بیشتری پیدا کرد و اکنون بیشتر به خاطر استفاده آن توسط کید گاویلان و شوگر ری لئونارد شناخته می شود.

Bout: کلمه ای است که برای توصیف یک مسابقه بوکس استفاده می شود.

Brawler:  مبارزی است که دوست دارد مشت رد و بدل کند و متکی به تهاجمی بودن و جنگ نزدیک است.

Break: دستوری است که توسط داور بوکس برای متوقف کردن مبارزه و جدا کردن مبارزان استفاده می شود.

Canvas: اگرچه این روزها کفپوش رینگ می تواند از جنس وینیل باشد، ولی در گذشته کف رینگ از جنس برزنت(canvas) ساخته می شد و به همین دلیل به کف رینگ canvas می گفتند. در حال حاضر canvas  یک لغت کلی است که به کف رینگ بوکس اشاره دارد.

Card:  ترکیب مبارزاتی است که برای هر رویداد بوکس برنامه ریزی شده اند.

Catch-Weight: اصطلاحی که برای توصیف مسابقه ای به کار می رود که در آن هیچ یک از مبارزان به یک دسته وزنی سنتی پایبند نیستند، اما در عوض موافقت کرده اند که تا در یک وزن از پیش تعیین شده با هم رقابت کنند.

Caught Cold: این اصطلاح برای توصیف بوکسوری است که در راندهای ابتدایی آسیب می بیند یا در اوایل مبارزه متوقف می شود زیرا از نظر ذهنی یا بدنی آماده یا گرم نشده بود.

Challenger: بوکسوری که قرار است با یک قهرمان یا مبارز مبارزه کند.

Champion: بوکسوری که صاحب عنوانی است. مثلا صاحب عنوان قهرمانی است.

Check Hook: مشتی مقابله ای است، و برای به دام انداختن حریف پرخاشگری که در حال حمله جلو می آید استفاده می شود. این مشت مثل هوک پرتاب می شود ولی همزمان با آن عقب رفتن و زمان بندی حرکات حریف نیز باید انجام شود.

Chief Second: مربی مسئول تیم گوشه رینگ یک مباررز.

Clinch: حالتی که در آن دو مبارز به هم می چسبند یا همدیگر را می گیرند تا از رد و بول شدن مشت جلوگیری کنند یا سرعت این عمل را کاهش دهند را با استفاده از این اصطلاح توصیف می کنند. همچنین یک مبارز ممکن است زمان آسیب دیدگی از این تکنیک استفاده کند تا ضربات بیشتری دریافت نکند .

Combination: سری مشت هایی که پشت سر هم پرتاب می شوند. این مشت ها یکی پس از دیگری و بدون فاصله در بین آن ها پرتاب می شوند.

Contender: مبارز واجد شرایطی است که به منظور کسب عنوان قهرمانی از رده های مختلف بالا آماده است و شانسی برای کسب این عنوان دارد.

Corkscrew Punch: مشتی است که در یک حرکت قوس دار پرتاب می شود و در هنگام برخورد می چرخد و هدف آن ایجاد جراحت است.

Cornerman: مربی یا cutman (معنی آن در ادامه آمده است) که مسئول رسیدگی و مراقب از مبارز در زمان استراحت بین راند ها است.

Counterpunch (مشت مقابله ای): هر مشتی که در پاسخ یا مقابله با یک حرکت تهاجمی حریف پرتاب می شود.

Cover-Up: حرکتی دفاعی است که یک مبارز برای جلوگیری از ضربه خوردن به کار می گیرد. مبارز پشت یا زیر دستکش های خود مخفی می شود تا از برخورد مستقیم با ضربه های حریف طی یک حمله جلوگیری کند.

Cross: مشتی قدرتی که با دست عقب تر پرتاب می شود و هنگام اجرای این ضربه تمام بدن درگیر است.

Cruiserweight: مسابقات بوکس حرفه ای به منظور ایجاد یک “زمین بازی عادلانه” به دسته های وزنی تقسیم می شوند. هر بوکسوری با وزن ۲۰۰ پوند یا کمتر می تواند در مسابقات شرکت کند و در دسته cruiserweight قرار می گیرد.

Cutman: فردی است در گوشه رینگ که مسئولیت کنترل هرگونه بریدگی، ساییدگی یا تورم که می تواند بر توانایی رزمنده برای انجام یا ادامه مبارزه تأثیر منفی بگذارد را بر عهده دارد

Cutting-off-the-Ring: تکنیکی که شامل محدود کردن حرکات حریف با گام برداشتن از پهلو به پهلو است. این تکنیک به حریف اجازه نمی‌دهد آزادانه در اطراف رینگ حرکت کند.

Decision: صدور رای به وسیله قاضی های حاضر در کنار رینگ است که برنده مسابقه را مشخص می کند و معمولا در پایان مسابقه اتفاق می افتد ولی می تواند در صورت وقوع خطا ، Accidental Butt (ضربه سر تصادفی) یا نوعی از اسیب که نیاز به رجوع به کارت های امتیازی داشته باشد نیز اتفاق بیفتد.

Disqualification (رد صلاحیت): زمانی اتفاق می افتد که بوکسوری خطاهای زیادی مرتکب شود یا قوانین بازی را به طور فاحش زیر پا بگذارد و به دنبال این موارد برای ادامه رقابت نامناسب شناخته شود. بوکسور رد صلاحیت شده به خودکار بازنده مسابقه اعلام می شود.

Dive: زمانی اتفاق می افتد که بوکسوری از عمد برای شمارش روی زمین بیفتد یا وانمود کند که ناک اوت شده است.

Down and Out: یک اصطلاح رایج در بوکس است و زمانی استفاده می شود که یک بوکسور ناک داون شود یا قبل از اینکه داور در شمارش به عدد ۱۰ برسد از زمین بلند نشود.

Draw(مساوی): زمانی که امتیازات قاضی ها محاسبه شود و امتیازات در تمامی راندها به هم نزدیک باشند ، دقیقا یکسان باشد ، یا در کل امتیازات هر دو مبارز با هم برابر باشد ، نتیجه مسابقه مساوی اعلام می شود و هیچ کدام از مبارزان به عنوان برنده اعلام نمی شوند.

Duck: یعنی برای جلوگیری از ضربه خوردن ، بدن خود را پایین و زیر مشت حریف ببرید.

Eight Count (شمارش هشت تایی): زمانی که مبارزی ناک داون می شود یا به خاطر مشکلی از مبارزه باز می ایستد ، داور شمارش هشت تایی را شروع می کند تا به مبارز زمانی برای ریکاوری بدهد یا بتواند شرایط را بهتر ارزیابی کند.

Enswell: ابزاری است که به وسیله cutman حاضر در گوشه رینگ برای جلوگیری از تورم و متوقف کردن خونریزی استفاده می شود. جنس این وسیله از فولاد ضد زنگ است و با قرار دادن آن روی تکه های یخ ، آن را سرد می کنند . سپس با فشار جزئی روی ناحیه آسیب دیده قرار داده می شود و باعث می شود مویرگ ها منقبض شوند و جریان خون ، کبودی یا تورم کاهش یابند .

Faded (محو شده): معمولاً به مبارزی اطلاق می شود که انرژی او در راندهای آخر به پایان می رسد یا به طور کلی از نظر حرفه بوکس ، دیگر بهترین عملکرد خود را ندارد.

Feint: مشتی جعلی یا تظاهر به مشت زدن است و ازآن به منظور وادار کردن حریف به یک واکنش غیرضروری یا سنجش واکنش او استفاده می شود و به این طریق می توان حریف را از بازی خود دور کرد و او را مجبور به انجام حرکت اشتباه کرد.

Fisticuffs: اصطلاحی که در اوایل دهه ۱۶۰۰ استفاده می شدو ترکیبی از دو کلمه ی fist و cut است. معمولا از این اصطلاح برای اشاره به دو مرد که درگیر مبارزه تن به تن بودند استفاده می شده است.

Flash Knockdown: معمولا یک ناک داون سریع یا یک سقوط کوتاه روی کف رینگ می باشد که در آن مبارز فقط به صورت موقت روی زمین باقی ماند و آسیب قابل توجهی نمی بیند. (مبارز معمولا قبل از شروع شمارش بلند می شود).

Foul(خطا): زیر پا گداشتن قوانین بوکس ، که در صورت تکرار شدن به کسر امتیاز منجر می شود.

Fringe Contender: معمولا به بوکسور با رنک پایین یا کمتر شناخته ای اشاره دارد که در حال ورود به رنک های بالاتر است ولی معمولا خطری جدی به حساب نمی آید.

Gate: مقدار پول به دست آمده از فروش بلیط است.

Gatekeeper: این اصطلاح برای توصیف مبارزی استفاده می شود که تهدیدی برای قهرمان شدن نیست، اما حریفان می توانند با شکست دادن او خود را به عنوان یک رقیب قانونی برای کسب عنوان قهرمانی (Contender) معرفی کنند.

Get Off: این اصطلاح به توانایی یک جنگنده برای “رها کردن دستانش” یا پرتاب بدون محدودیت مشت برای انجام یک حمله تهاجمی موثر اطلاق می شود.

Glass Jaw: یک اصطلاح منفی برای توصیف مبارزی که نمی تواند مشت بزند، به راحتی ناک اوت می شود یا توانایی او برای تحمل ضربات وارده به قسمت آرواره و چانه زیر سوال می باشد.

Go the Distance: مبارزه کردن تا لحظه به صدا در آمدن زنگ نهایی مسابقه. یا مبارزه برای کل مدت زمان مسابقه.

Go to the Body: یک استراتژی تهاجمی متمرکز بر حمله به قسمت میانی یا ناحیه شکم. در این استراتژی هدف مبارز ، ناحیه سر حریف نیست.

Go to the Cards: زمانی اتفاق می افتد که هیچ کدام از مبارزان ناک داون یا متوقف نشده باشند. اینکه برنده مسابقه کدام مبارزاست، به وسیله قاضی های کنار رینگ ، که در جریان مسابقه به بوکسر ها امتیاز می دادند ، مشخص می شود.

Governing Body: سازمانی که قوانین هر مسابقه را دیکته می کند و مبارزه را تحریم یا تایید می کند.

Groin Protector: نوعی ابزار محافظ که معمولاً از پارچه و فوم ساخته می‌شود و در اطراف کمر مبارز قرار می‌گیرد تا لگن، بالای شکم و ناحیه کشاله ران او را از ضربه‌هایی که به‌طور تصادفی به زیر کمربند فرود می‌آیند محافظت کند.

Hand Wraps: برای محافظت از مشت های خود در تمرین و مبارزه، مبارزان دست های خود را در نوار، گاز یا باندهای نخی که مخصوص بوکس طراحی شده اند می پیچند.

Haymaker: مشتی است که با تمام قدرت و به قصد ناک اوت کردن حریف پرتاب می شود.

Head Butt (ضربه سر): وقتی سر دو جنگنده با هم برخورد می کند یا به هم می رسد اتفاق می افتد. گاهی اوقات به طور تصادفی اتفاق می افتد و گاهی اوقات به عنوان یک خطای آشکار شناخته می شود.

Head Hunting: اصطلاحی است برای توصیف بوکسوری که بیشتر توجه خود را بر ضربه زدن به صورت و سر حریف متمرکز می کند و مشت زدن به بدن حریف را نادیده می گیرد.

Heavyweight (سنگین وزن): رقابت‌های بوکس حرفه‌ای به دسته‌های وزنی تقسیم می‌شوند تا یک «زمین بازی عادلانه» فراهم شود. هر بوکسوری که بیش از ۲۰۰ پوند وزن داشته باشد به عنوان Heavyweight(سنگین وزن) طبقه بندی می شود.

Hook(هوک): این مشت با دست جلو و عقب پرتاب می شود و با حرکتی نیم دایره ای به حریف می رسد. این مشت با حرکت دست به سمت جلو ،  بالا آوردن آرنج و چرخاندن بدن (در حرکتی مشابه با به هم کوبیدن در) اجرا می شود. این حرکت قرار است از گارد حریف عبور کند و با کنار سر یا چانه او تماس پیدا کند.

Infighting: گاهی به جای این اصطلاح از inside fighting نیز استفاده می شود و به معنی رد و بدل کردن مشت در فاصله نزدیک است.

Jab: مشتی است که با دست جلوتر پرتاب می شود و به شکل مستقیم به حریف می رسد. این حرکت باید محور هر حمله بوکس باشد.

Journeyman: این اصطلاح به بوکسوری اطلاق می شود که همیشه در مسابقات حضور دارد ولی معمولا در رقابت برای کسب عنوان نیست. مبارزان صاحب نام با این مبارزان مسابقه می دهند تا سطح مهارت خودشان را امتحان کنند و خوب گاهی اوقات هم برنده نمی شوند و این باعث می شود تا در سوابق مبارز برنده، پیروزی در برابر یک مبارز صاحب نام ثبت شود.

Kidney Punch: ضربه ای غیر قانونی است که معمولا به قسمت پایین کمر حریف وارد می شود. این ضربه معمولا در موقعیت clinch یا به عنوان counterpunch وارد می شود.

Knockdown: زمانی که مبارز ضربه می خورد و کف رینگ می افتد یا زمانی که دستکش یا زانوی او کف رینگ را لمس می کند ناک داون اتفاق می افتد.

Knockout/KO: اگر مبارزی بیهوش شود، پس از ناک داون نتواند بایستد، یا به هر دلیلی نتواند کنترل فیزیکی خود را قبل از شماره ده به دست آورد و به مسابقه ادامه دهد ، ناک اوت شده در نظر گرفته می شود و مسابقه را می بازد.

Lead Right: این ضربه در محل فرود jab   می نشیند ، اما اجرای آن سخت‌تر است، زیرا باید مسافت بین بدن دو مبارز را طی کند تا فرود بیاید، بنابراین باید سریع و در حالتی که حریف از گارد خود خارج شده پرتاب شود.

Light Flyweight: رقابت‌های بوکس حرفه‌ای به دسته‌های وزنی تقسیم می‌شوند تا یک «زمین بازی عادلانه» فراهم شود. هر بوکسوری با وزن ۱۸۰ پوند یا کمتر به عنوان Light Flyweight طبقه بندی می شود.

Light Heavyweight: رقابت‌های بوکس حرفه‌ای به دسته‌های وزنی تقسیم می‌شوند تا یک «زمین بازی عادلانه» فراهم شود. هر بوکسوری با وزن  ۱۷۵ پوند یا کمتر به عنوان Light Heavyweight طبقه بندی می شود.

Light Middleweight: رقابت‌های بوکس حرفه‌ای به دسته‌های وزنی تقسیم می‌شوند تا یک «زمین بازی عادلانه» فراهم شود. هر بوکسوری با وزن ۱۵۴ پوند یا کمتر به عنوان Light Middleweight طبقه بندی می شود.

Light Welterweight: رقابت‌های بوکس حرفه‌ای به دسته‌های وزنی تقسیم می‌شوند تا یک «زمین بازی عادلانه» فراهم شود. هر بوکسوری با وزن ۱۴۰ پوند یا کمتر به عنوان Light Welterweight طبقه بندی می شود.

Lineal Champion:  زمانی است که یک مبارز عنوانی را از مبارزی که دارای این عنوان است می گیرد و این عنوان مستقیما از یک قهرمان به قهرمان دیگر منتقل می شود.

Low Blow: هر مشتی که به زیر خط کمربند حریف پرتاب یا منحرف شود. این خط همچنین می تواند خطی فرضی در قسمت پایین میان تنه مبارز باشد که داور پرتاب یا انحراف مشت به قسمت های پایین تر از آن را غیر قانونی می داند.

Main Event: قابل تشخیص ترین یا اصلی ترین مبارزه در یک رویداد ورزشی.

Mauler: اغلب از این واژه برای توصیف مبارزی استفاده می شود که دوست دارد از فاصله نزدیک و با شدت زیاد مبارزه کند و از تاکتیک های خشن استفاده می کند تا اثربخشی حریف خود را از بین ببرد.

Majority Decision (رای صادر شده توسط اکثریت داوران): زمانی که دو تا از سه قاضی مسابقه به نفع یکی از مبارزان رای می دهند و قاضی دیگر رای به تساوی می دهد.

Majority Draw: زمانی که دو تا از سه قاضی مسابقه رای به تساوی می دهند و قاضی سوم به نفع یکی از مبارزان رای می دهد.

Middleweight: رقابت‌های بوکس حرفه‌ای به دسته‌های وزنی تقسیم می‌شوند تا یک «زمین بازی عادلانه» فراهم شود. هر بوکسوری با وزن ۱۶۰ پوند یا کمتر به عنوان Middleweight طبقه بندی می شود.

Minimumweight: رقابت‌های بوکس حرفه‌ای به دسته‌های وزنی تقسیم می‌شوند تا یک «زمین بازی عادلانه» فراهم شود. هر بوکسوری با وزن ۱۰۵ پوند یا کمتر به عنوان Minimumweight طبقه بندی می شود.

Mouse: یک برآمدگی یا ناحیه ایزوله از تورم روی صورت یک مبارز.

Mouth Guard: قطعه ای از تجهیزات حفاظتی که از مواد لاستیکی متراکم ساخته شده است و در قالب دهان مبارز قرار می گیرد تا از دندان ها، لثه ها و فک او در برابر آسیب محافظت کند.

Neutral Corner(گوشه بی طرف): به هر کدام از مبارزان یکی از گوشه های قرمز یا آبی رینگ داده می شود.دو گوشه سفید رینگ به عنوان منظقه بی طرف شناخته می شوند .هیچکدام از اعضای تیم گوشه رینگ بوکسور ها در این گوشه های بی طرف حضور ندارند و اگر مبارزی حریف خود را ناک داون کند داور او (مبارز ناک داون کننده) را به گوشه بی طرف رینگ می فرستد.

No-Decision (بدون نتیجه یا بدون تصمیم): مسابقه زمانی بدون نتیجه اعلام خواهد شد که هر دو مبارز از قبل مواردی را مشخص کرده باشند که در صورت اتفاق افتادن آن ها مبارزه در سوابق آن ها ثبت نشود ، یا مسابقه به دلیل ضربه سر تصادفی یا جراحت به پایان برسد.

On the Ropes (روی طناب): مبارزی که به عمد و بعنوان یک تاکتیک دفاعی یا از روی اجبار و به خاطر حملات حریف به طناب های رینگ تکیه داده است ، در وضعیت On the Ropes (روی طناب) در نظر گرفته می شود.

Orthodox:  مبارز راست دست یا مبارزی که از دست چپ خود برای ضربه jab استفاده می کند و برای ضربه ی کراس از دست راست خود استفاده می کند.

Outpoint: زمانی که یک بوکسور با زدن ضربات بیشتر در هر راند از حریف خود پیشی می گیرد.

Outside Fighter: مبارزای که ترجیح می دهد از دور مبارزه کند و از ضربه های دور برد استفاده می کند.

Overhand: مشتی که در یک حرکت قوس دار زده می شود و هنگام رسیدن به حریف روی به سمت پایین دارد.

Palooka: یک اصطلاح قدیمی بوکس است که برای توصیف مبارزی بی سواد، فاقد توانایی و/یا به طور کلی دست و پا چلفتی استفاده می شود.

Parry: زمانی که شما مشتی که به سمتتان می آید را بلاک می کنید، و علاوه بر آن ، مشت را از بدن خود یا هدف مورد نظر دور می کنید.

Paw: زمانی که یک مشت را به طور کامل نمی زنید و آن را بدون قصد و نیت خاصی پرتاب می کنید.

Peek-A-Boo: این سبک مبارزه به مربی افسانه‌ای Cus D’Amato نسبت داده می‌شود و شامل قرار دادن دست‌هایتان در جلوی صورتتان، ایجاد زوایای زیادی برای گیج کردن حریف و حرکت دادن سریع بالاتنه‌تان از یک طرف به سمت دیگر می شود. مایک تایسون به دلیل استفاده از این  سبک مشهور بود.

Picking-off Punches: از این اصطلاح زمانی استفاده می شود که مشت‌ها قبل از فرود مسدود یا هدایت شوند.

Play Possum: زمانی که مبارزی برای فریب دادن حریف، خود را آسیب دیده و خسته نشان می دهد. در این حالت حریف که می خواهد از خستگی و آسیب پذیری او استفاده کند با بی احتیاطی گارد خود را باز می کند.

Plodder: این واژه به مبارز کند و سنگین پایی که مدام به سمت جلو حرکت می کند اطلاق می شود.

Point Deduction (کسر امتیاز): هنگامی که یک خطای آشکار یا نقض قوانین رخ می دهد، از یک مبارز امتیاز کسر می شود. همچنین این اتفاق ممکن است بعد از صدور چند اخطار اتفاق بیفتد مثلا در اثر ضربه های مکرر و ناخواسته به پایین تنه حریف.

Pound-for-Pound: این اصطلاح برای توصیف سطح مهارت یک مبارز بدون توجه به دسته وزنی او استفاده می شود.

Prizefighter: اصطلاحی سنتی است و برای توصیف هر مبارزی که با حریف خود بر سر جایزه یا پول مبارزه می کند استفاده می شود.

Promoter: در بسیاری از اشکال سرگرمی استفاده می شود، اما در رابطه با بوکس، این اصطلاح به فرد یا نهادی اشاره دارد که مسابقات بوکس را ترتیب می دهد. این معمولاً شامل پرداخت هزینه به همه افراد درگیر، دریافت مجوزهای لازم، تبلیغات رویداد، فروش بلیط، ایمن سازی محل برگزاری مسابقات، در نظر گرفتن تمام خطرات مالی و تقریباً هر جنبه ای از سازماندهی مسابقه (ها) است.

Pugilist: یک کلمه قدیمی که از کلمه لاتین “pugil” به معنای مشت زن گرفته شده است.

Pull: یک حرکت دفاعی که در ان مبارز برای اجتناب از ضربات به طرفین متمایل می شود یا عقب می رود.

Pull Counter: ترکیبی از دفاع وحمله متقابل است و در برابر مبارزی که جریان بازی را در دست دارد و اول از jab استفاده می کند ، کاربرد دارد. برای استفاده از این حرکت مبارز باید پیش بینی کند حریف چه زمانی می خواهد مشت خود را پرتاب کند ، سپس خود را به اندازه کافی عقب بکشد تا مشت حریف به مقصد نرسد ،و بعد از ان جواب مشت حریف را با یک ضربه کراس بدهد. مبارز باید قدری از حریف فاصله بگیرد که از مشت او در امان بماند ولی فاصله اش با او خیلی زیاد نباشد تا بتواند به موقع ضربه کراس را در جواب حریف وارد کند.

Pull Your Punches: زمانی که مشتی با قدرت کامل زده نمی شود و جلوی قدرت کامل آن گرفته شده است. مبارزانی که با هم مسابقه می دهند ممکن است جلوی مشت خود را بگیرند تا مشتشان سبک به نظر برسد.بعضی مبارزان این کار را در مسابقات رقابتی انجام می دهند تا به حریف حس امنیت دهند و سپس او را با مشتی با قدرت کامل سوپرایز می کنند.

Puncher’s Chance: اصطلاحی برای توصیف مبارزی است که ممکن است در مسابقه برتری نداشته باشد ولی همچنان قدرت ناک داون با یک مشت را دارد و می تواند به این شکل به مسابقه پایان دهد. این مبارز شانس برتری آشکار در مقابل حریف را ندارد ،ولی این قدرت او باعث می شود همیشه شانس پیروزی داشته باشد.

Punch Mitts: یک جفت پد فوم که مربی بوکس آن ها را دست می کند تا اهداف متحرکی را برای بوکسور خود فراهم کند. از این پدها برای تقلید حرکات حریف، تمرین مشت‌ها و ترکیب‌های خاص و توسعه مهارت‌های خاص بوکس استفاده می‌شود.

Purse: مقدار پولی که یک بوکسور برای مبارزه به دست می آورد یا به او پرداخت می شود.

Rabbit Punch (مشت خرگوشی): هر نوع مشتی که به پشت سر حریف برخورد کند. این ضربه به خاطر خطر بسیاری که دارد غیر مجاز است. به دلیل شباهت این حرکت به روشی که شکارچیان برای کشتن خرگوش ها استفاده می کردند این نام را به آن داده اند.

Ring Generalship:  روشی است که در آن یک مبارز بازی را در رینگ کنترل می کند و موقعیت خود را درک می کند. این راهی است که او می تواند اراده خود را بر حریف خود تحمیل کند و از نظر استراتژیک بر او غلبه کند.

Ring/Round Card Girls: معمولا در مسابقات رزمی در زمان استراحت بین راند ها زنی که یک تابلو یا کارت شماره دار در دست دارد رینگ حضور می یابد. این شماره به بینندگان نشان می دهد که راند بعدی ، راند چندم است.

Ringside: جایگاهی در ردیف جلو یا درست در کنار رینگ بوکس

Roadwork: این اصطلاح به دویدن یا دوی سرعتی که مبارزان به منظور آمادگی قلبی عروقی برای مسابقه بوکس انجام می دهند، اطلاق می شود.

Roll with the Punches: توانایی حرکت با مشت حریف به منظور کاهش اثر آن یا چرخش در جهت مشت حریف به منظور جلوگیری از اصابت کامل آن به محل مورد نظر.

Rope-a-Dope: زمانی که در تلاش برای دوام آوردن یا خسته کردن حریف، وضعیت دفاعی خود را روی طناب ها حفظ می کنید. زمانی که محمد علی از این تکنیک برای شکست دادن جورج فورمن استفاده کرد، بیشتر به رسمیت شناخته شد و محمد علی این نام را به آن داد.

Roughhousing: وقتی حریف از تکنیک های به شدت فیزیکی و پرخاشگرانه استفاده می کند.

Rubber Match: زمانی که دو مبارز ، دو بار با هم مبارزه کرده باشند و هر کدام یک بار برنده شده باشند و مسابقه حال حاضر (مسابقه سوم) نشان دهنده برتری یکی از آن ها باشد به این مسابقه rubber match می گویند.

Sanctioning Body: سازمانی که مبارزه را تنظیم و تایید می کند. این سازمان قوانین و رهنمودهایی را دیکته می کند که مسابقه بر اساس آن ها برگزار می شود.

Saved by the Bell (به وسیله زنگ نجات پیدا کرد): اگر مبارزی ناک داون شود و ظاهراً نتواند تا پایان دور بلند شود می گویند این مبارز به وسیله زنگ نجات پیدا کرد.

Second: از اعضای تیم گوشه رینگ یک مبارز

Seconds Out: دستور شفاهی داور مبنی بر اینکه یک دقیقه استراحت بین راندها به پایان رسیده است، و نشان دهنده این است که مربیان مبارز و cutman باید گوشه رینگ را ترک کنند تا راند بعدی آغاز شود.

Shadow Boxing: مجموعه ای از حرکات که برای گرم کردن یا تمرین استفاده می شود. در این حرکت مبارز سایه خود یا انعکاس تصویر خود را در اینه ، در مقابل حریف فرضی مشاهده می کند و از این طریق تکنیک های خود را مرور می کند.

Shifting: یک تکنیک تهاجمی است که در آن پای هدایت کننده و محل تمرکز وزن بدن خود را برای به دست آوردن قدرت بیشتر تغییر می دهید. اساسا در این تکنیک شما هنگام مشت زدن ، از حالت orthodox به southpaw(معنی این واژه در ادامه آورده شده است) تغییر می کنید.

Shoe Shine: مجموعه ای از مشت های سریع و پشت سر هم که چشمگیر به نظر می رسند اما قدرت تخریب کمی دارند.

Shopworn: به مبارزی اطلاق می شود که در طول دوران حرفه ای خود سختی ها و جراحات زیادی را متحمل شده است.

Shoulder Roll: این یک حرکت دفاعی است که در آن یک مبارز بازوی جلویی خود را پایین می آورد و با آن قسمت میانی بدن خود را می پوساند، تا وقتی حریفش مشتی را پرتاب می کند، بتواند با استفاده از شانه خود آن را مسدود یا رد کند. و به این دلیل مبارز دفاع کننده می تواند برای مقابله با حریف از هر دو دست خود استفاده کند زیرا هیچکدام  برای بلاک کردن مشت حریف استفاده نشده است.(از شانه برای بلاک کردن مشت حریف استفاده کرده).برای مبارزان راست دست ، این حرکت باعث می شود وزن آن ها به صورت خودکار روی پای عقبی آن ها بیفتد و ان ها را برای یک ضربه کراس سنگین با دست راست برای مقابله با حریف آماده می کند. اگرچه فلوید می ودر به دلیل انجام این حرکت  شناخته شده است، اما بسیاری از مبارزان بزرگ مانند جرسی جو والکات نیز در این تکنیک دفاعی استاد بودند.

Slip: زمانی که سر خود را برای جلوگیری از برخورد ضربه تکان می دهید.

Southpaw: اصطلاحی برای مبارزان چپ دست.

Spar: به تمرینات و مسابقاتی که در باشگاه به منظور کسب آمادگی انجام می شوند اشاره دارد. این تمرینات باید شدت کمتری نسبت به یک مبارزه واقعی داشته باشند و در آن ها باید از دستکش و سر پوش بزرگتر استفاده شود.

Sparring Partner: این اصطلاحی است که برای توصیف بوکسور دیگری استفاده می‌شود که یک مبارز با آن تمرین می‌کند و در برابر او مبارزه تمرینی می‌کند تا برای یک مبارزه «واقعی» آماده شود.

Spit Bucket: سطل یا ظرفی است که اعضای تیم گوشه رینگ از آن برای حمل وسایل خود استفاده می کنند. اما از این سطل عمدتا به این منظور استفاده می شود که مبارز در بین راند ها آب اضافی را در آن تف کند تا مجبور نباشد مقدار زیادی آب در طول مسابقه قورت دهد.

Split Decision: زمانی که دو نفر از سه قاضی مسابقه را به نفع یک مبارز اعلام می کنند و قاضی دیگر ، مبارزه را به نفع مبارز دیگر اعلام می کند.

Split Decision Draw: وقتی یکی از قاضی ها به نفع یک مبارز رای می دهد ، قاضی دیگر به نفع مبارز دیگر رای می دهد و قاضی سوم رای به مساوی می دهد.

Stablemate: وقتی دو مبارز در یک سالن تمرین می‌کنند و برای یک مدیر یا promoter مبارزه می‌کنند، به آنها Stablemate می‌گویند.

Stepping Stone: اصطلاحی منفی است و برای توصیف بوکسوری استفاده می شود که از او برای ارتقا مقام یا جایگاه بوکسور دیگری استفاده می شود. معمولاً به ورزشکاری اشاره دارد که نامش شناخته شده است یا سطوحی از موفقیت را تجربه کرده است ، اما اکنون دیگر “تهدیدی” برای پیروزی نیست.

Stick and Move:  یک سبک تهاجمی از مبارزه است که شامل مقدار زیادی از حرکات، مشت زدن و حرکت مداوم است.

Stylist: مبارزی که از مهارت و تکنیک بیشتر از قدرت استفاده می کند

Sucker Punch: مشتی که بعد از به صدا در آمدن زنگ یا به سوی حریف بی خبر از آن پرتاب می شود.

Super Middleweight: رقابت‌های بوکس حرفه‌ای به دسته‌های وزنی تقسیم می‌شوند تا یک «زمین بازی عادلانه» فراهم شود. هر بوکسوری با وزن ۱۶۸ پوند یا کمتر به عنوان Super Middleweight طبقه بندی می شود.

Technical Decision: زمانی اتفاق می افتد که یک مبارزه به دلایلی مثل جراحت و آسیب، رد صلاحیت یا هر عامل دیگری ، پیش از موعد مقرر به پایان می رسد و نیاز است که کارت های امتیازی جمع آوری شوند.

Technical Draw: زمانی اتفاق می افتد که مبارزه پیش از موعد مقرر متوقف شود و نتایج مسابقه مساوی باشند.

Technical Knockout: ناک اوت فنی یا TKO پایان مسابقه به وسیله داور می باشد. این شرایط زمانی اتفاق می افتد که داور بداند که مبارز توانایی ادامه بازی را ندارد و حریف او به عنوان برنده اعلام می شود.

Throw in the Towel (پرت کردن حوله به داخل رینگ): زمانی که اعضای تیم گوشه رینگ مبارز یک حوله به داخل رینگ پرتاب می کنند تا مسابقه متوقف شود. این کار را زمانی انجام می دهند که مبارز آن ها ضربات زیادی را متحمل شده باشد و نشان تسلیم شدن است.

Toe-to-Toe: هنگامی که هیچکدام از دو مبارز عقب نشینی نمی کنند و مقابل هم ایستاده اند و با هم مشت رد و بدل می کنند.

Trial Horse: به مبارزی گفته می شود که از او برای تست توانایی و آمادگی مبارز دیگری که می خواهد وارد کلاسی از مبارزه بشود استفاده می شود. این مبارز معمولا مبارزی سخت و مقاوم است ولی تهدیدی در مسیر پیروزی نیست.

Tying-Up: نوعی تکنیک دفاعی است و زمانی استفاده می‌شود که یک مبارز بازو های حریف خود را روی بدنش محکم یا قفل می‌کند تا او نتوانند متقابلاً مشت‌های خود را پرتاب کند.

Unanimous Decision: زمانی که هر سه قاضی مسابقه نتیجه مسابقه را به نفع یک بوکسور اعلام کنند.

Undercard: مسابقاتی هستند که نهایتا به رویداد اصلی (main event) منتهی می شوند

Underdog: لقبی است که به مبارزی که هیچ شانسی برای پیروزی در مسابقه ندارد، داده می شود.

Uppercut: مشتی که به صورت رو به بالا و از وسط گارد حریف پرتاب می‌شود، و هدف آن ناحیه چانه حریف است. این ضربه با حالت خمیده و در حالی که دستتان به سمت بالا می رود به حریف اصابت می کند . در حالی که بالا تنه خود را می چرخانید ، دستتان را کمی به سمت بیرون و بالا دراز کنید تا تماس برقرار شود. این مشت را می توان با هر دو دست پرتاب کرد.

Upstart: مبارز تازه کاری که نشان می دهد پتانسیل هایی در خود دارد.

Walkout Bout: این مسابقات غالبا مسابقات پرکننده برنامه هستند و در صورتی که مسابقات اصلی یک رویداد ورزشی زودتر از موعد به پایان برسند ، از این مسابقات استفاده می شود تا برنامه طولانی تر شود.

Weight Class (کلاس وزنی): بوکسورها به وسیله وزنشان دسته بندی می شوند و در دسته های جداگانه به رقابت می پردازند. این دسته بندی ها همان کلاس های وزنی هستند.

Welterweight: رقابت‌های بوکس حرفه‌ای به دسته‌های وزنی تقسیم می‌شوند تا یک «زمین بازی عادلانه» فراهم شود. هر بوکسوری با وزن ۱۴۰ پوند یا کمتر به عنوان Welterweight طبقه بندی می شود

White Collar Boxing: زمانی که افراد حرفه ای در تجارت و افراد پر درآمد به تمرین و انجام ورزش بوکس در سطح آماتور می پردازند. بسیاری از آنها تجربه قبلی کمی در زمینه بوکس دارند یا اصلا دراین زمینه تجربه ای ندارند.

نظرات کاربران

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *