تکنیکهای غیرمجاز ورزشی اما کارآمد در مبارزات
بسیاری از مردم هنرهای رزمی را میآموزند تا یاد بگیرند که چگونه در یک نبرد واقعی از خودشان محافظت کنند اما بسیاری از هنرهای رزمی شاخههایی از ورزش هستند و ورزش هم برخلاف نبردهای خیابانی قوانین خاص خودش را دارد. این یعنی که بسیاری از حرکاتی که در درگیریها میبینم در برخی از شاخههای خاص هنرهای رزمی مجوز استفاده ندارند.
اگرچه هنرهای رزمی با شعار «هیچ تکنیک متوقف کنندهای ممنوع نیست» معرفی شدند اما این رشته امروزه قوانین خودش را دارد. ضربات سر، ضربه به کشاله، فرو کردن انگشت در چشم، گاز گرفتن و لگد کردن حریف در خاک افتاده، همگی ممنوع هستند. حال یک سؤال جالب به وجود میآید؛ اینکه این حرکات غیرمجاز در یک مبارزه واقعی چقدر برای غلبه بر حریف مؤثر هستند؟
از بخت خوب ما و بخت بد آنهایی که قربانی چنین تکنیکهایی واقع شدهاند، در طول سالهای ما اخیر شاهد چند مورد معدود از کاربرد چنین تکنیکهایی ممنوعهای بودهایم که اغلب اوقات خلاف قوانین هنرهای رزمی مختلط (MMA) و سایر ورزشها هستند. از این رو در این مطلب ما اینکه چنین تکنیکهایی در یک مبارزه واقعی چقدر میتوانند کارساز باشند را بررسی کردهایم.
بر اساس آنچه ما دیدهایم، مشخص شد که برخی از این تکنیکها کاملاً قانونی بودهاند درحالی که برخی دیگر از آنها شاید به آن اندازه که در برخی از صحنههای فیلمهای رزمی به نظر میرسند، کشنده نباشند.
ضربه با سر – غیرمجاز در هنرهای رزمی مختلط مدرن
در فیلمها ما میبینیم که افراد شرور با یک ضربه سر از سوی قهرمانان داستانها از پا درمیآیند اما آیا در واقعیت هم همینگونه است؟ خب نه آنقدرها.
در ورزش بوکس، ضربات سر همواره به صورت تصادفی رخ میدهند اما معمولاً این ضربات باعث ایجاد شکافها و کبودیهایی در صورت حریفی که ضربه خورده میشود. اگر نگوییم هرگز، اما در اغلب اوقات مردم عادی با چنین ضرباتی از پا درنمیآیند.
در مسابقات اولیه مبارزه قهرمانی نهایی یا همان UFC، ضربات سر قانونی بودند اما هرگز باعث توقف یک مبارزه نمیشدند حتی زمانی که روی حریف به زمین افتاده مورد استفاده قرار میگیرند. کن شامراک در مسابقه مجددش برابر رویس گریسی، از ضربه سر برای کوبیدن صورت حریف استفاده کرد اما ضربهاش آنقدر سنگین نبود که گریسی نتواند به مبارزه ادامه دهد. مارک کولمن هم یکی دیگر از آن مبارزانی بود که از ضربات سر بسیار استفاده میکرد اما هرگز با یکی از این ضربات کسی را ضربه فنی نکرد.
پس با این اوصاف آیا میتوان گفت که ضربات سر میتوانند خاتمهبخش یک مبارزه باشند؟ خب وقتی دارید از مبارزات حرفهای صحبت میکنیم، شاید این ضربات چنین پیامدی نداشته باشند و بیشتر باعث وارد آمدن آسیبهای فراوان از نظر زیبایی صورت میشوند اما زمانی که دو فرد مست یکدیگر را با زدن چنین ضربات غافلگیر میکنند، آن وقت است که این ضربات واقعاً میتوانند ویرانگر باشند.
مشتهای چکشی – غیرمجاز در رشته بوکس
صدها سال پیش در ورزش بوکس، استفاده از مشتهای چکشی مجاز بود؛ زمانی که این ورزش یکی از رشتههای المپیک یونان باستان بود. این روزها اما استفاده از این تکنیک در بوکس مجاز نیست چون دستکشهای بوکس در سمت کناریشان دیگر بالشتک نرم ندارند.
در هنرهای رزمی مختلط هم دستکشها در سمت کناریشان بالشتک ندارند اما مشتهای چکشی کاملاً مجاز هستند. پیامدی که ما در استفاده از این مشتها دیدهام چه بوده است؟ ورزشکاران رشته MMA دوست دارند از مشتهای چکشی استفاده کنند و این کار به خوبی هم جواب میدهد اما نه هر جایی.
خوب ما اغلب اوقات کسی را نمیبینیم که روی پاهایش ایستاده باشد و از این چنین مشتی استفاده کند اما گاهی اوقات شاهد استفاده از مشتهای گردش به پشت هستیم. مشتهای چکشی معمولاً زمانی استفاده میشوند که یک یا هر دو مبارز روی زمین و در زاویهای خوب، رو به پایین برای پرتاب یک مشت چکشی کارساز قرار دارند.
اغلب اوقات ما زمانی شاهد استفاده از چنین مشتهایی هستیم که یک مبارز روی زمین نشسته و مترصد فرود آوردن یک ضربه سنگین روبهپایین به سمت حریف اما بازده واقعی این مشتها زمانی است که از آنها در دنباله یک ضربه فنی استفاده میشود. یک مبارز به جای نگه داشتن حریف در خاک برای تسلیم کردن او، از چند مشت چکشی سنگین برای ضربه زدن به سر حریفی که در آن لحظه گیج شده، استفاده خواهد کرد. در برخی گروهها، این تکنیک به «میخ کوبیدن به درب تابوت» معروف است چون عموماً تکلیف مبارزه را یکسره میکند.
پس حالا آیا مؤثر بودن مشت چکشی ثابت شده است؟ بله، به عنوان یک مشت تمام کننده به حریف در خاک افتاده ثابت شده است. البته افراد زیادی نیستند که توانسته باشند در حالی که روی پاهایشان ایستادهاند، از این تکنیک به شیوهای مؤثر استفاده کنند.
قلاب پاشنه – غیرمجاز در جوجیتسوی برزیلی
طبق قوانین جوجیتسوی برزیلی، استفاده از تکنیک قلاب پاشنه غیرمجاز است اما در بسیاری از دیگر رویدادهای درگیرانه مانند مسابقات دعوتی ادی براوو و مسابقات قهرمانی کشتی تسلیمی ابوظبی استفاده از این تکنیک مجاز است. استفاده از تکنیک قلاب پاشنه وقتی که مجاز باشد، به مراتب کاربردیترین تکنیک تسلیم کردن حریف در رویدادهای مختلف است که از حیث ضریب موفقیت برای کسب پیروزی، بااختلاف دیگر تکنیکهای نگهدارنده تسلیم حریف را پشت میگذارد.
هر از چند گاهی هم استفاده از این تکنیک در هنرهای رزمی مختطل دیده شده است. روسیمار پالیارس ملقب به «توکینیو» چند تا از مسابقاتش را فقط با این تکنیک برده و همیشه به خاطر مهارتش در قفل کردن پا، حریفی ترسناک بوده است، تازه اگر به گرایش شدید او برای ادامه دادن به استفاده از این تکنیک حتی بعد از ضربه شدن اشاره نکنیم.
پس، با وجود آنکه هیچ تردیدی در مؤثر بودن تکنیک قلاب پاشنه وجود ندارد، چرا ما بیشتر از این شاهد استفاده از این تکنیک در هنرهای رزمی مختلظ نیستیم؟ شاید به خاطر این باشد که بسیاری از مبارزان به راحتی نمیتوانند از آن استفاده کنند و ترجیح میدهند که موقعیتشان را فدای رفتن به سراغ قلاب پاشنه نکنند به خصوص وقتی که خطر دریافت مشت از حریف را در این پروسه احساس میکنند.
و درمورد مسابقات بینالمللی جوجیتسوی برزیلی چطور؟ چرا مسئولان این رشته تأکید به ماندن این تکنیک در لیست حرکات تسلیم کننده ممنوعه دارند؟ بعضیها شاید بگویند دلیلش این است که قلاب پاشنه پتانسیل ایجاد صدمات بیشتری را نسبت به قفل کردن پاها دارد و این چیزی نیست که مبارزان آماتور بخواهند در رقابتهایشان آن را به بازی بگیرند.
تئوری دوم این است که این حرکت آنقدر تأثیرگذار است که به مبارزان اجازه میدهد با استفاده از آن به کلی روند مسابقه را عوض کنند و همانطور که ما در سایر رویدادها شاهد بودیم، احمتال دارد قلاب پاشنه به تنها تکنیک مورد استفاده مبارزان تبدیل شود.
کوبیدن – غیرمجاز در جوجیتسوی برزیلی
کوبیدن زمانی است که یک فرد توسط فردی دیگر از زمین بلند و بعد با شدت و قدرت به زمین کوبانده میشود. همه آنهایی که طرفدار MMAهستند، کوبش نهایی را به یاد میآورند؛ اتفاقی که چند سال پیش در مسابقات پراید رخ داد، جایی که ریکاردو آرونا توسط رمپیج جکسون از زمین بلند و به زمین کوبانده شد. نتیجه نابود کننده بود و آرونا ضربه فنی شد.
به خاطر رعایت مسائل ایمنی، کوباندن حریف در اکثر تورنمنتهای جوجیتسوی برزیلی غیرمجاز است اما هنوز هم در تعدادی از رویدادها استفاده از این تکنیک مجاز است، مثل مسابقات اتحادیه انجمنها و رقابتهای حرکات موزون (ADCC). در کمال تعجب ما شاهد مصدومیتهای فراوان متعاقب استفاده از این تکنیک نیستیم چون مبارزان بسیار نگران خطرات کوبانده شدن هستند و از آن اجتناب میکنند.
پس آیا کوباندن تاکتیک کارآمدی است؟ دقیقاً البته اگر شخصی اجازه دهد که حریفش او را از زمین بلند کند.
ضربه به کشاله – غیرمجاز در تمام رشتهها
آیا در اینکه چنین ضربهای دردناک است، بحثی وجود دارد؟ خیر البته که نه. هر بنی بشری میداند که ضربه خوردن از ناحیه کشاله یعنی چی. این واقعاً وحشتناک است اما آیا میتواند پایانبخش یک مبارزه باشد؟
گفتنش سخت است. مبارزان هنرهای رزمی مختلط اغلب اوقات وقتی از این ناحیه ضربه میخورند فریاد خطا سر میدهند و اگر داور، مسابقه را هم متوقف کند کلی زمان میبرد که آنها بهبودیشان را به دست آورند و دوباره آماده ادامه مسابقه شوند. اما زمانی که داور حکم به ادامه مسابقه میدهد، بسیاری به مبارزهشان ادامه میدهند.
همچنین در رویدادهای اولیه UFC، در واقع ضربه زدن به کشاله مجاز بود و تعدادی از مبارزان هم قربانی چنین ضرباتی شدند اما آیا سابقه داشته که در همان مسابقات، مبارزی به خاطر ضربه خوردن کشالهاش، تسلیم شود؟ یک مورد – مبارزه میان کیث هکنی و جو سان – بود اما حتی در آن مبارزه هم به نظر نمیرسید که ضربات به کشاله پایانبخش جدال دو مبارز بوده باشد، اگرچه آن ضربات واقعاً منظره دلخراشی داشتند.
پس، آیا میتوان گفت که ضربه به کشاله، ضربه فنی شدن حریف را تضمین میکند؟ خیر، اینگونه نیستند اما با این حال بسیاری دردآورند.
انگشت کردن در چشمان حریف – غیرمجاز در همه رشته
درکنار ضربات به کشاله، انگشت کردن در چشمان حریفان اغلب اوقات به صورت اتفاقی در مسابقات هنرهای رزمی مختطل رخ میدهد و مبارزان هم معمولاً چند دقیقهای لازم دارند تا مبارزه را از سر بگیرند. اما اگر به آنها هیچ زمانی برای برطرف کردن مشکل چشمشان داده نشود، اغلب اوقات به خاطر تار شدن دیدشان مقابل حریفی که از فرصت برای وقت یکسره کردن کار استفاده میکند، قربانی میشوند. حالا که این را گفتیم بد نیست مبارزه یوکی ناکایی برابر جرارد گوردئو را که چند سال پیش انجام شد را هم مرور کنیم،جایی که ناکایی به شدت از ناحیه چشم مجروح شد تا جایی که مدتی بعد بینایی آن چشمش را از دست داد. با این حال او در آن مبارزه او با استفاده از تکنیک قلاب پاشنه، گوردئو را ضربه فنی کرد.
پس این داستان چه چیزی را به ما میآموزد؟ اینکه فرو کردن انگشت در چشم حریف اگر سریع انجام شود میتواند فلج کننده باشد اما آهسته انجام دادن این کار نه تنها نتیجهای ندارد بلکه حریف را مخصوصاً اگر مبارز بهتری باشد، طوری عصبی میکند که ممکن است پایتان را بشکند.
لگدهای فوتبالی و زیر پا له کردن – تقریباً در تمام رشتهها غیرقانونی
همه با اصطلاح «وقتی یکی افتاده به او لگد بزن» آشنا هستند و معنایش را میدانند اما آیا تا به حال در یک درگیری واقعی چنین اتفاقی برای شما رخ داده است؟ اگر بله، پس از خیلیها بهتر معنایش را میدانید.
در UFC، لگد زدن به حریفی که به زمین افتاده غیرمجاز است اما سالها پیش، این کار کاملاً مجاز بود. همچنین، استفاده از این حرکت در مبارزات پراید مجاز بود و کاربرد زیادی داشت. کاربردش چگونه بود؟
بسیاری از مبارزان میتوانستند با استفاده گاردهایشان، خود را از هر گونه لگد شدن و خوردن لگدهای فوتبالی در امان نگه دارند اما همه آنها هم قسر در نمیرفتند. شاید در طول تاریخ بدترین نمونه از لگد خوردن فردی روی زمین افتاده، سالها پیش بود زمانی رناتو سوبرال ملقب به «بابالو» به مبارزه براد کوهلر رفت. آن مسابقه را ببینید و خودتان خواهید دید که چرا این روزها چنین حرکتی در UFC غیرمجاز است.
تردیدی نیست که لگد کردن حریف و لگدهای فوتبالی میتوانند یک فرد تمرین ندیده یا ناآماده را ضربه فنی کنند. مقابل یک حریف آماده اما داستان اینطور نیست اما باز هم استفاده از آن جواب میدهد.
گاز گرفتن – غیرقانونی در تمام رشتهها
در هیچ رویدادی هرگز به مبارزان اجازه داده نشده است که یکدیگر را گاز بگیرند. با این حال این اتفاق در بعضی مبارزات رخ داده است. همانطور که همه چند سال پیش دیدند، مایک تایسون گوش اواندر هالیفیلد را گاز گرفت. رایان گریسی هم یک بار در یکی از مبارزات قدیمیاش، تکهای از گوش حریفش را کند و مت لیندلاند هم یک بار در یک مسابقه کشتی این کار را انجام داد.
چه اتفاقی افتاد؟ خب، هر بار، شخصی که گاز گرفته شده بود، از جا پرید و فریاد زد اما دراکثر موارد این حرکت واقعاً باعث تغییر نتیجه مسابقه نشده که این هم البته نباید خیلی تعجبآور باشد. هرچه نباشد، آدمها کروکودیل یا کوسه نیستند. اگر به طور نسبی بخواهیم مقایسه کنیم، دهان یک انسان معمولی آنقدر باز نمیشود که بتواند به اندازه یک حیوان وحشی به کسی آسیب برساند. از دست دادن تکهای از گوش یا بندی از انگشت شاید بدترین سناریویی باشد که در گاز گرفته شدن یک نفر توسط شخصی دیگر رخ میدهد.
پس آیا گازگرفتن جواب میدهد؟ قطعاً اما شاید استفاده از این تکنیک به آن اندازه که راهی برای هشدار دادن یا خشمگین کردن یک نفر کاربرد دارد، پایان دهنده خوبی به یک مبارزه نباشد. درست مانند بوسه زدن که معنایش «دوستت دارم» میشود، گاز گرفتن یک نفر مثل این است که به او بگویی «آمدهام که تا پای جان با تو بجنگم.»
تئوری «جری کردن حریف برای مبارزه» وجه اشتراک تمام این حرکات غیرمجاز است، پس از آنها تنها و تنها زمانی باید در یک مبارزه واقعی استفاده کرد که زندگی شما واقعاً در خطر باشد و هیچ چاره دیگری ندارید. در غیراینصورت اگر با چنین حرکاتی فرد مهاجم را نقص عضو یا فلج کردید و قابل اثبات باشد که شما از یکی از این تکنیکهای ممنوعه روی او استفاده کردهاید، باید بدانید که خودتان را در بد مخمصهای انداختهاید. با این حال امنترین تکنیک در یک مبارزه هنوز هم همان خفهکردن است چون هیچ کسی وقتی که از هوش رفته باشد توان جنگیدن با شما را ندارد.
آکادمی هنرهای رزمی زوزه
آموزش دفاع شخصی تکنیک های غیرمجاز اما کارآمد
نظرات کاربران