۵ راهکار تقویت ذهنی برای تبدیل شدن به یک قهرمان
اغلب اوقات، ما خودمان را در لحظاتی آمیخته با تردید، سردرگمی، ترس، اضطراب و حتی ناکامی میبینیم. آنقدر میترسیم که منظره هدفی که در زندگی داریم را گم میکنیم. علایق و رویاهایمان را فراموش میکنیم. فراموش میکنیم چه کسانی هستیم و امید داشتیم چه افرادی شویم. به جای امیدوارانه زندگی کردن و چشم دوختن به آینده، از سر ترس و ترس از ترس و ترس از شکست، روی تقدیرمان سایه میاندازیم.
از آنچه که بر من گذشته، کتابهایی که خواندهام و چیزهایی که از دیگران آموختهام…به نتایجی رسیدهام که فکر میکنم میتواند به همه کمک کند. اینها چیزهایی هستند که شما میتوانید در مورد هر چالشی در زندگی به کار بگیرید. چه یک رؤیا، چه یک سختی یا یک ترس، همیشه راههای قدرتبخشی برای مواجه شدن با اتفاقات هست.
اینها بهترین راهکاریها من برای همه آن کسانی است که وارد چالشبرانگیزترین، خسته کنندهترین و هیجانانگیزترین عرصههای زندگیشان میشوند.
من همیشه این احساس را داشتهام که بسیاری از راهکارهای تقویت کننده روانی که ما اغلب اوقات میشنویم، در راستای جملاتی مثل «از قید و بندها رها شو» ، «تمرکزت را حفظ کن، مثبتاندیش باش» یا «باید باور داشته باشی!» هستند. نمیخواهم بگویم که با این عبارات مخالفم بلکه میخواهم بگویم که بیشتر احساس میکنم اینها اغلب اوقات منجر به داشتن رویکردی بیتأثیر در رویارویی با مشکلات میشوند. من احساس میکنم که این عبارات باعث میشوند مردم تلاش کنند تا ذهنشان را از مشکلاتشان منحرف کنند. انگار تمام آنچه آنها باید انجام دهند این است که به خودشان بگویند چه چیزی میخواستند بشوند و هرآنچه میخواستند به حقیقت مبدل میشود.
⭐️مشکل اکثر راهکاری تقویت ذهنی این است که شما را با یک حصار از واقعیت دور نگه میدارند⭐️
خب، اوضاع اینگونه پیش نمیروند. تنها به صرف اینکه شما میگوید یک چیزی اینطور هست یا نیست، آن اتفاق همانطور که شما میخواهید رخ نمیدهد. شما با انکار واقعیت نمیتوانید موفق شوید. با گارد گرفتن در برابر حقیقت تنها کار خودتان را برای ارتباط برقرار کردن با دنیای اطراف و نفع بردن از آن سختتر میکنید. من دوست دارم حقیقت را ببینم و آن را بپذیرم؛ از آن لذت ببرم و سپس بدون منحرف کردن واقعیت آن را طوری روشنم کنم که نور همان حقیقت به من برای رسیدن به اهدافم کمک کند. این استراتژی کلی من است.
استراترژی روانی در تعامل با امور، نه دروغ گفتن است نه پنهان کردن حقیقت از خودم. استراتژی روانی من حول محور تعامل با واقعیتی است که پیش میآید و استفاده از هر ذره از آن که به وسیلهاش میتوانم به خودم قدرت بدهم.
اینها چیزهایی هستند که شما باید به خودتان بگویید. چیزهایی که باید به خودتان یادآوری کنید:
راهکارهای تقویت ذهنی
⬛️۱- ” از اینکه اینجا هستم هیجان زدهام.”
پیش نویش اصلی من برای این خط اینگونه نوشته شده بود:« من میخواهم اینجا باشم.» اما احساس نمیکنم که این جمله به اندازه کافی قوی باشد. این جمله مثل آدمی است که دارد تلاش میکند خودش را متقاعد کند که او چیزی میخواهد. نه … این کافی نیست. شما باید هیجان زده شوید! زندگی زیباست. زندگی هیجانانگیز است، ترسناک است، بانشاط است و حیرتآور.
میدانید یکی وقتی که هیجان زده نیست، چه حال و روزی دارد؟ او اینطور است… به خودش میگوید: از این بابت مطمئن نیستم. در واقع از این بابت نگرانم. نمیدانم باید انتظار چه چیزی را داشته باشم. یکی دیگر مرا مجبور کرده این کار را انجام بدهم. از انجامش به هیچ وجه لذت نمیبرم و فقط در آن نکات منفی میبینم.
مهمترین چیزی که شما باید هر روز در باشگاه و لحظه قبل از قدم گذاشتن به داخل رینگ به خودتان بگویید این است که من میخواهم اینجا باشم. وقتی که شما متوجه باشید برای یک چیز چقدر هیجان و چقدر آن را دوستش دارید، تغییری رخ میدهد؛ اینکه چقدر قدر آن لحظه را میدانید.
من میخواهم اینجا باشم. این لحظهای است که منتظرش بودهام. میخواهم بجنگم. میخواهم سخت کار کنم، از این کار لذت ببرم، به این هدف زندگی کنم!
⬛️۲- ” فشار از من بهترین عملکردم را میگیرد.”
بسیاری از مردم قبل از رفتن در کانون توجه، میترسند. میگویند: «اوه خدای من، نه! من نگرانم!» آنها میترسند تحت فشارنتوانند مثل زمانی که تمرین میکنند، عملکرد خوبی داشته باشند. هرچه نباشد آنها زمانی را صرف فکر کردن درباره مبارزهشان و تمرین برای آن کردند و ناکهان ذهنیتشان تغییر میکند و درگیر لحظهای میشوند که منتظرش بودهاند. اکنون آنها وحشت کردهاند و نمیخواهند واردش شوند. آنها به خودشان میگویند: من آماده نیستم. من نمیتوانم انجامش دهم. برای این کار خیلی زود است. من میترسم. من به اندازه کافی خوب نیستم. میدانم که که خرابکاری خواهم کرد، شکست میخورم. حس میکنم که عملکردم به خوبی تمریناتم نخواهد بود.
من هم مدتی اینگونه بودم و همه مردم توصیههایی از این دست به من میکردند:
?«اوه نگرانش نباش! همه اینها مسائل روانی است.»
?«تو کارت را خوب انجام میدهی. فقط برو آنجا و کِیف کن!»
?«تو همین حالا هم برندهای. نگران بردن نباش. از خودت انتظار نداشته باش.»
یا شاید به من بگویند که تمدد اعصاب کنم. یا شاید هم بگویند که خودم را تقویت کنم، یک قوطی ردبول بنوشم و اضطراب و استرسم مانند یک اژدهای وحشی افسار بزنم. آنها میگفتند:«اگر نمیتوانی رامش کنی، سوارش شو!»
خب هیچ کدام از این راهکارها به دردم نخورد و من احساس کردم دلیلش این است که استرس و اضطراب، واقعی است. مضطرب بودن یک چیز واقعی است،وجود دارد. شما نمیتوانید ذهنتان را از آن منحرف کنید یا به خودتان دروغ بگویید که چنین چیزی وجود ندارد. اگر استراتژی کلیتان حول محور تظاهر به عدم وجود اضطراب باشد، در دست و پنجه نرک کردن با استرستان هرگز موفق نخواهید بود.
بهترین استراتژی به نظر من این بود که به استقبال چالش تعامل با اضطراب بروم.
?مضطرب بودن یک حقیقت است. فشار یک حقیقت است.
?چراغها روشن خواهند شد. بسیار از مردم نظارهگر خواهند بود. انتظار فراوانی برای ارائه یک عملکرد خوب وجود دارد.
اما اینها چیزهایی هستند که تفاوت را ایجاد میکنند:
?فشار باعث میشود بهترین عملکردت را ارائه کنی.
?هرچه فشار بیشتر باشد، عملکرد بهتری ارائه خواهم کرد.
و تمام. از اینجا به بعد، هرچه در یک رویداد فشار بیشتری روی من باشد، بهتر آماده میشوم و بهتر از خودم توقع پیدا میکنم. من حتی به عمق این فشار هم نگاه کردم. اینگونه بودم:
اوه واقعاً؟
استرس، بیا. فشار بیا. بیایید و با من روبهرو شوید.
میدانم که آنجا هستید و میخواهم شما را به چالش بکشم. میخواهم با شما روبهرو شوم.
هرچه فشاری بیشتری داشته باشم، بهتر کار خواهم کرد.
من با فشاری که مقابلم بود روبهرو شدم و آن را برای تأثیر گذاشتن روی عملکرد به مبارزه طلبیدم. لازم به گفتن نیست که مشکل خیلی سریع از سر راهم کنار رفت.
⬛️۳) «من به خودم احترام میگذارم»
برای آنهایی که همیشه خودشان را دست کم میگیرند، از تلاشهایشان مأیوس میشوند و قدر خودشان را نمیدانند، همیشه یک راه حل روانی مهم هست. ماجرا حتی دیوانهکنندهتر میشود وقتی که همین افراد در همان حال که خودشان را مأیوس میکنند، روحیه دیگران را بالا میبرند (آنها همیشه دیگران را تحسین میکنند اما خودشان را نه). این واقعاً یک مشکل روانی جدی ناشی از نداشتن خودباوری است که هر آنچه در زندگیتان انجام میدهید را تحت تأثیر قرار میدهد.
اول از همه باید خودتان را دوست داشته باشید. با خودتان مهربان باشید. به تلاشهایتان و دستاوردهایتان احترام بگذارید. بله، شما میتوانید برای سایر افرادی که دوروبرتان هستند فرد خوبی باشید و به آنها بگویید :«آفرین! مرحبا!»… چنین چیزهایی شاید همان جملاتی باشند که شما همیشه به دوستانتان میگویید، درست است؟ خب شما باید این چیزها را به خودتان هم بگویید! شما واقعآً نمیتوانید با هر کسی جز خودتان خوب باشید و همیشه به خودتان بگویید :«اوه، مرد، باز هم خراب کردی. باز هم گند زدی. هیچ کاری را نمیتوانی درست انجام دهی. تو هیچ وقت نمیتوانی ذرهای موفق باشی.»
با این شیوه به جایی نمیرسید.
شما باید اول و بیشتر از همه به خودتان احترام بگذارید.
من خودم را دوست دارم.
من برای تلاشهایم احترام قائلم.
من برای دستاوردهایم احترام قائلم.
من خودم را مأیوس نمیکنم.
من دارم بهتر میشوم.
در واقع من همین حالا هم ممکن است خیلی حوب باشم.
ممکن است بهتر از چیزی باشم که فکر میکردم.
بهترین چیزی که شما در آن روزهای سخت تمرینات، وقتی احساس چندان خوبی ندارد، میتوانید انجام دهید این است که فقط با خودتان خلوت کنید، پشت خودتان بزنید و بگویید: « کارت فوقالعاده است، فردا بهتر از این هم خواهی شد.»
⬛️۴) «من از چالشها لذت میبرم»
شما نباید فقط کارهایی را انجام دهید که برای دیگران سخت هستند و برای شما آسان. نه، واقعاً نمیشود. شما هم باید اشتباه کنید، چند بار خطا کنید، بر ترس غلبه کنید، ناخوشیهای بزرگ را تجربه کنید. چالشها باید شخصی باشند. آنچه به استقبالش میروید باید برای شما چالشبرانگیز باشد تا یک چالش واقعی محسوب شود. هر کاری که میخواهید انجام دهید، باید طوری باشد که مجبورتان کند از جای خود بلند شوید. باید شما را مجبور کند با ترس روبهرو شوید، از جهنم تردید به خود بگذرید و خودتان را تا خط پایان بکشانید. اینجا جایی است که پیشرفتهای شخصی و اتفاقات حیرتآور رخ میدهند.
میخواهم یک چیز کلیشهای بگویم اما واقعیت دارد. پاداشی که میگیرد در طول مسیر است نه در خط پایان. اگر تنها چیز مهم برای شما گرفتن جام قهرمانی در پایان راه باشد، باید بگویم که شما در مسیر درستی برای تکامل معنویاتتان قدم نگذاشتهاید. اگر دگرگونکنندهترین چیز برای شما جام کوچک خط پایان است… به جرأت باید بگویم که شما باید چیزی بهتر پیدا کنید. چرا چالشی پیدا نمیکنید که در آن تمام مسیر سفر معنادار باشد. جایی که بتوانید به خاطر هرآنچه بر شما گذشته احساس غرور کنید. کجای سفر معناردارتر از آن جامی بود که در پایان گرفتید؟
توضیح اضافه: اگر تمام آنچه که شما میخواهید چیزهای تحسینبرانگیز است، فقط دارید دنبال تأیید دیگران میگردید تا تأیید شدن از سوی خودتان. چالش تحت تأثیر قراردادن خودتان، نه دیگران! زندگیتان را با گشتن به دنبال چالشها آغاز کنید و بعد به مصاف آنها بروید. من آمادهام به مبارزه این چالشها بروم. من آمادهام خودم را سرسخت کنم و قویتر شوم. من آمادهام تا از دوران سختی، اشتباهات و شکستها بگذرم تا بهتر از چیزی که هستم باشم. من دنبال گسترش دادن مرزهای محدودیتهایم هستم.
⬛️۵) «من سخکوشی را جشن میگیرم»
به نظر من اینکه بسیار تلخ است که مبارزان بعد از یک تمرین روزمره طولانی و سخت، خودشان را به خاطر شکست بسیار سرزنش میکنند؛ به خاطر اینکه باختند، مغلوب شدهاند، حذف شدهاند یا به هر نحوی نتوانستهاند انتظاراتشان را برآورده کنند. این را هم درک میکنم که چرا چنین چیزی سخت است. داشتن یک رؤیا و برباد رفته دیدن آن، ربودن شده آن و در عوض پر شدن جای آن با یک خاطره تحقیرآمیز؛با این چیزها چطور یک نفر میتواند خوشحال باشد؟
خب… هر کسی میتواند میتواند به مراتب شادتر باشد اگر به جای اینها روی چیزهای هیجانانگیز و خوبی که انجام دادید تمرکز کند، چیزهایی که یاد گرفتید، پیشرفتی که داشتید. جداً میگویم… از خودتان راضی باشید.بله، ما برای پیروزیهایمان جشن میگیریم، برای جامهایی که میبریم و مقامهای اولی که کسب میکنیم، اما باید برای سختکوشیمان هم جشن بگیریم.
وقتتان را به فکر کردن درباره اشتباهات و ناکامیهایتان هدر ندهید. هر چیزی که به آن فکر میکنید، روی ذهنتان تأثیر میگذارد و ارتباطات عصبیتان را با الگویی که نمیخواهید تقویت میکند. پس روی چیزی که خوب است تمرکز داشته باشید. تمرکز روی چیزی که مثبت است، خوشبینی نیست. این وعده توخالی مثبتاندیشی نیست. کار مثبتی که شما انجام دادید حقیقت است. شما همه این کارهایهای باورنکردنی را انجام دادید و بزرگ شدید و پیشرفت زیادی داشتید. بهتر است از آنها لذت ببرید. در بقیه عمرتان، اگر میخواهید یک برنده باشد و احساس برنده بودن داشته باشید، بهتر است یاد بگیرید که باید هر بار سختکوشیتان را جشن بگیرید. سختکوشی بهترین دوستی است که همیشه شما را در مسیر درست هدایت میکند، حتی در همان چند باری که شما را سرافکنده میکند. دفعه بعدی که نتوانستید به انتظاراتتان جامه عمل بپوشانید به خودتان بگویید:
من به خودم افتخار میکنم. من میخواهم بابت سختکوشیام، پیشرفتم، امیدهایم و رؤیاهایم جشن بگیرم. من کارم را فوقالعاده انجام دادم.
☑️لذت ناکامی
من فکر میکنم که در همه کوششهایی که ما برای رسیدن به موفقیت انجام میدهیم، خیلی ساده ممکن است از یاد ببریم که چرا اصلاً داریم این کارها را انجام میدهیم. اصلاً فایده رنج بردن چیست؟ فایده زجر دادن خودتان، هر روز با روح و روان خودتان بازی کردن، دنبال تأیید دیگران بودن در مورد چیزی که برای شما کم اهمیت و برای سایرین کم اهمیتتر چیست؟
آخرین باری که شما میخواستید با چیزی تأیید شوید چه زمانی بود… با چیزی مثل پول، ماشین، یک جام قهرمانی، یک عنوان، یک شغل، احترام یک فرد دیگر، یک دختر زیبا … و لحظهای که به آن رسیدید، آن چیز دیگر شما را تأیید و خوشحال نکرد. به دنبال تأیید دیگران بودن یک چرخه همیشه بی پایان از انتظارات محقق نشده است. شما نمیتوانید از زندگی لذت ببرید تا زمانی که آن را داشته باشید و به محض اینکه آن را داشته باشید، ارزشش را از دست میدهد.
برای خودتان زندگی کنید. برای لذت ندانستن اینکه در آینده چه چیزی منتظرتان است. روزهای کودکیتان را به یاد آورید که بازی میکردید، همیشه کارهای مختلف را امتحان میکردید چون از انجام دادنشان لذت میبردید، حتی زمانی که خرابکاری میکردید، حتی زمانی که شکست میخوردید. عمرتان را با هیجان اینکه شما مهیجترین ریسک موجود را به جان خریدهاید و اینکه از بازیتان بدون توجه به برد یا باخت لذت بردهاید، بگذرانید.
⭐️همیشه برای بردن بازی کن اما وقتی میبازی هم مانند یک برنده بباز.⭐️
آموزش بوکس ورود به عرصه ی جهانی
آکادمی هنرهای رزمی زوزه
سایت بسیار فوق العاده ای دارین ، بخدا قسم هر چیزی که نوشتین وصف حال من بود ، الان خوشحااالم خیلی خوشحال چون میبینم که طرز فکر من در دیگرا هم وجود داره ، من ورزشکار نیستم اما پشت کنکورم و مطالبتون به دردم خورد . ممنون .
امیدوارم تو زندگیتون موفق باشید.
ما در جهان نیستیم، جهان در درون ماست
درود بر شما. این متن عالی بود .ولی نفهمیدم نویسنده این مطلب کی بوده؟
سلام
از نویسندگان وبسایت (یاسر)…
موفق باشید.
دمتون گرم
انشاالله موفق باشین
ایول متنش عالی بود
ولی نویسندش کیه؟؟؟
با سلام
من خودم بوکسور هستم به نظرم سایت تون بهترین و کاملترین در ایران هست عاااااالیه